تشدید بحران اقلیمی در حال تغییردادن الگوها و عادتهای خرید بسیاری از مردم است و صنعت زیبایی نیز از این تحول در امان نمانده است. صنعتی که ارزش بازار جهانی آن به ۵۰۰ میلیارد دلار میرسد و با چالشهای متعددی از جمله تولید محصول، بستهبندی و دفع و بازیافت زباله دستبهگریبان است.
شرکت «سیمون کوچر» که کارش ارائه مشاوره و طراحی استراتژیهای بازاریابی است، مطالعهای درباره پایداری جهانی انجام داده است که نشان میدهد ۶۰درصد از مصرفکنندگان جهان، در هنگام خرید، پایداری را معیاری مهم در نظر میگیرند و ۳۵درصد از آنان مایلند برای محصولات و خدمات سازگار با معیارهای پایداری، پول بیشتری بپردازند.
این تغییر در ترجیحات مصرفکنندگان بسیاری از برندهای زیبایی را به سمت تعیین هدفهای محیطزیستی سوق داده است. فاصلهگرفتن از کیسههای پلاستیکی و یکبارمصرف و ارائه بستهبندیهایی که قابلیت بازیافت یا امکان پرکردن دوباره را دارند نمونههایی از این هدفگذاریها به شمار میآید. بعضی از برندها هم در تلاشند شفافیت بیشتری درمورد مواد تشکیلدهنده محصولاتشان ارائه کنند تا مشتریانشان از میزان «سبزبودن» محصولاتی که میخرند مطلع باشند.
با این حال، بهگفته «شورای زیبایی انگلیس»، مصرفکنندگان هنوز نمیتوانند از انطباق خریدهایشان با معیارهای پایداری مطمئن باشند. دلیلش هم این است که تلاشهای صنعت زیبایی در این زمینه ناهماهنگ بوده و از آنجایی که هدفگذاری جمعی، استراتژی جهانی و مقرراتگذاری یکپارچهای در این زمینه وجود ندارد، این تلاشها در مجموع تاثیر چشمگیری نداشته است.
چالش بستهبندیهای پلاستیکی
بستهبندیهای پلاستیکی محصولات آرایشی و بهداشتی یکی از مهمترین چالشهای مربوط به پایداری است؛ ۹۵درصد از این بستهبندیها دور ریخته میشود و برنامهای هم برای بازیافت آنها وجود ندارد. در حال حاضر، صنعت محصولات آرایشی و بهداشتی، پس از مواد غذایی و نوشیدنی، بستهبندی صنعتی و دارو، چهارمین صنعت جهان از نظر حجم بستهبندی است و پلاستیک ۶۷درصد از حجم بستهبندیهای این صنعت را تشکیل میدهد. برای نمونه، بنیاد «الن مکآرتور» گزارش داده است که در سال ۲۰۲۱، شرکت «لورئال» ۱۴۴ هزار و ۴۳۰ تُن پلاستیک در بستهبندیهای خود استفاده کرده است. این در حالی است که طبق گزارش «سازمان همکاری و توسعه اقتصادی»، فقط ۹درصد از زبالههای پلاستیکی جهان بازیافت میشود و در آمریکا، میزان بازیافت این نوع زبالهها فقط ۴درصد است.
در حال حاضر، بسیاری از برندها در تلاشند که پلاستیکهای مضر را از فعالیتهای خود حذف کنند و سراغ استفاده از پلاستیکهای قابل بازیافت بروند. هدف «لورئال» این است که تا سال ۲۰۲۵، استفاده خود از پلاستیکهای قابل بازیافت را به ۵۰درصد برساند.
۶۰درصد از مصرفکنندگان جهان، در هنگام خرید، پایداری را معیاری مهم در نظر میگیرند و ۳۵درصد از آنان مایلند برای محصولات و خدمات سازگار با معیارهای پایداری، پول بیشتری بپردازند
نقش و مسئولیت خردهفروشان
خردهفروشان محصولات آرایشی و بهداشتی که نحوه انبارگردانی و زنجیره تامین این محصولات را زیر نظر دارند، میتوانند نقش مهمی در این زمینه بر عهده بگیرند. اما بسیاری از این خردهفروشان برای محصولاتی که از برندهای مختلف میفروشند، استانداردهای متفاوتی در نظر میگیرند.
«جسی بیکر»، بنیانگذار پلتفرم «پرووننس» که به برندها کمک میکند که درمورد معیارهای پایداری خود شفافسازی کنند، میگوید: «کسبوکارهای کوچکتر کار بیشتری در این زمینه انجام میدهند. آنها چابکترند و بعضی از آنها از همان ابتدای تاسیس، معیارهایی مانند سازگاری اقلیمی را در ساختار خود گنجاندهاند. به همین دلیل، نیازی نیست که کل زنجیره تامینشان را تغییر بدهند، ولی برندهای بزرگتر و قدیمیتر برای چنین تغییری به تلاش بسیار بیشتری نیاز دارند.»
برای نمونه، «سفورا» ابتکار «پاک + سازگاری با زمین» را در سال ۲۰۲۱ راهاندازی کرد و در چارچوب آن، محصولاتی را که با معیارهای تعیینشده سازگاری دارند، با برچسب مخصوص مشخص میکند. شرکت «تارگت» نیز در سال ۲۰۲۲، طرح مشابهی راهاندازی کرد و در قالب آن، محصولاتی را که از پلاستیکهای قابل بازیافت استفاده میکنند یا از پلاستیک کمتری در بستهبندیشان استفاده شده، با علامت «تارگت زیرو» مشخص میکند.
با این حال، بسیاری از اقدامهایی که برندها و خردهفروشیها انجام دادهاند بر حجم زبالهها و آلودگیهایی که در زنجیره تامین، فرایند تولید و حملونقل ایجاد میشود، تاثیر شایانتوجهی نداشته است.
بازیگرانی که غایبند
شکاف استانداردگذاری در اکوسیستم محصولات زیبایی را تا حدی میتوان با گواهینامههایی همچون «بی کورپوریشن» پر کرد. این گواهی یکی از معروفترین گواهینامهها در صنعت زیبایی است و از سوی موسسه «بی لب» ارائه میشود. این موسسه شرکتهای مختلف را بر اساس رعایت معیارهای اخلاقی و استانداردهای پایداری رتبهبندی میکند. چنین گواهیهایی میتواند برای مصرفکنندگانی که به محیط زیست اهمیت میدهند مفید باشد، ولی در حال حاضر تقاضای برندها برای دریافت این گواهینامهها کاملا داوطلبانه است.
بسیاری از کارشناسان و مدیران تجاری بر این باورند که دولتها و شرکتهای چندملیتی با مقرراتگذاری و تعیین حداقلهایی برای فعالیت برندها میتوانند تاثیر قابلتوجهی در این زمینه داشته باشد. برای نمونه، «آژانس مواد شیمیایی اروپا» دو هزار و ۴۹۵ ماده را برای استفاده در محصولات آرایشی و بهداشتی ممنوع کرده، ولی «سازمان غذا و داروی آمریکا» فقط یازده مورد را ممنوع کرده است. به همین دلیل، مصرفکنندگان آمریکایی در انتخاب محصولات سالمتر و سبزتر، چالش بزرگتری در پیش دارند.