هـرچـند تـولید مــحصولات آراــیشی، بهداشتی در ایران سابقه طولانی دارد و در سالهای اخیر نیز بهدلیل ممنوعیت واردات رونق بیشتری گرفته است، در زمینه آموزشی و دانشگاهی، هیچ تغییر و تحولی در این زمینه نداشتهایم. در مورد ضعف آموزش در حوزه آرایشی، بهداشتی با دکتر حمید اجللوییان، داروساز و بنیانگذار برند اورلین (محصولات مراقبتی پوست و مو) گفتگو کردهایم.
آقای دکتر، ما در ایران رشته دانشگاهیای داریم که مختص آموزش مباحث مربوط به صنعت آرایشی، بهداشتی باشد؟
نه، در سیــــستم دانشـــگاهیمان رشته مستقلی نداریم که حوزه کازمتیک یا آرایشی، بهداشتی را پوشش دهد. بیرون از ایران هم البته این آموزشها خیلی محدود است و فقط در تعدادی از کشورهای جهان اول چنین رشتهای وجود دارد؛ مثلا در امریکا سه، چهار دانشگاه مرتبط، در کانادا یکی، در فرانسه دو، سه دانشگاه و در انگلیس هم یکی دو دانشگاه بیشتر این رشته را ندارند اما در ایران متاسفانه هیچ رشته مستقلی در زمینه آرایشی، بهداشتی وجود ندارد.
پس چه کسانی با چه زمینه آموزشیای در صنعت آرایشی، بهداشتی کشور فعالیت میکنند؟
در این صنعت جایگاهی به نام مسئولان فنی آرایشی، بهداشتی داریم. در ایران فقط دو گروه داروسازان و شیمیدانها اجازه ورود به این فضا را دارند. از بین تمام گروههای دانشگاهی فقط داروسازان دو واحد درسی آرایشی، بهداشتی پاس میکنند اما عملا با گذراندن دو واحد فقط میتوان آشنایی کلی با حوزه آرایشی، بهداشتی پیدا کرد و هیچوقت نمیتوان با اتکا به این دو واحد وارد صنعت شد.
البته داروسازان درسهایی به نام فیزیکال فارمسی(نوع ساخت صنعتی داروها) و فارموکوگنوزی(داروسازی گیاهی) دارند، به همین دلیل و از آنجا که خیلی وقتها فرم امولسیونها و محصولات دارویی با صنعت آرایشی، بهداشتی مشترک است، داروسازان انواع روشهای ساخت و روشهای ارزیابی را یاد میگیرند. عیب قضیه این است که برای ورود به صنعت آرایشی، بهداشتی و اینکه بتوان این تکنولوژی را به این صنعت وارد کرد، باید خیلی بیشتر از دو واحد درسی در دانشگاه گذراند. ضمن اینکه مدرسان این دو واحد هم عموما تجربه کار صنعتی ندارند.
یعنی باید این دروس را کسانی تدریس کنند که تجربه کار در صنعت دارند.
بله، ولی متاسفانه کسانی که خودشان صنعتگر هستند، معمولا با دانشگاه رابطهای ندارند و کسانی هم که تدریس میکنند، در صنعت فعال نیستند. البته در بعضی دانشگاهها که تعدادشان خیلی کم است، استادانی تدریس میکنند که در صنعت هستند یا صاحب کارخانهاند یا مشاوره میدهند. در دانشگاه اصفهان که من در آنجا درس خواندم، آقای دکتری بود که یک واحد صنعتی آرایشی، بهداشتی داشت و یکی از بهترین مدرسهای ایران بود. ایشان باعث شد به این صنعت علاقهمند شوم ولی همانطور که گفتم، در خیلی از استانها کسانی که تدریس میکنند ارتباط قوی در صنعت ندارند.
عــلت ارتباط ضــعیف صنــعـت و دانـشــگاه چــیــست؟
واقعیت این است که صنعتگران قوی مـــیلی به تـــدریس نـــدارند چون امـــنیت شغلیشان به خطر میافتد. البته این مشکل راه چاره دارد؛ مثلا در کشور امریکا برندهای معروف دانشگاههایی دارند که استادان آنها در همان برند فعالیت و به دانشجویان هم تدریس میکنند. برندها بعد از اتمام دورهها هم دانشجوها را جذب میکنند. اگر در ایران هم ارتباط قوی بین صنعت و دانشگاه شکل میگرفت و دانشجویان بعد از تحصیل جذب برندهایی میشدند که بهوسیله آنها آموزش دیده بودند، اتفاق خیلی خوبی برای صنعت آرایشی، بهداشتی میافتاد. همین حالا هم بعضی از شرکتهای قوی مثل پاکسان که یکی از قدرترین و علمیترین شرکتهای داخلی است، کارکنان خودشان را بورسیه میکنند و آموزش میدهند. وقتی یک نفر با دکترای داروسازی به این شرکت میرود، تازه شروع میکند به گذراندن دورههای آموزشی مختلف. در حقیقت خود صنعت به پرسنلش آموزش میدهد.
شیمیدانها بدون گذراندن آن دو واحدی که در رشته داروسازی وجود دارد، میتوانند کارهای آزمایشگاهی آرایشی، بهداشتی را درست انجام دهند؟
یک شیمیدان ممکن است بتواند بعضی از فرآیندها را انجام بدهد ولی در صنعت آرایشی، بهداشتی محصولاتی داریم که برای دیزاین فرمولاسیون دقیق آنها، شخص باید از بیماری و مکانیسم درمان شناخت داشته باشد و مواد اولیهای که ما به آنها مواد اکتیو میگوییم، درست داخل محصول اضافه کند. شیمیدانها بهدلیل نداشتن این شناخت متاسفانه نمیتوانند این کار را انجام بدهند. در کشورهای دیگر در کنار یک شیمیست، معمولا داروساز و حتی متخصص پوست هم حضور دارند؛ یعنی اجماعی از متخصصان پوست، داروسازها و شیمیستها تشکیل میشود که بتوانند همه کنار هم این پروژه را پیش ببرند.
از طرفی ما دو مدل تست در محصولات آرایشــی، بهداشتــــی داریم؛ تــــستهای میکروبی و تستهای فیزیکی و پایداری. شیمــــیدانها برای انــــجام تســـــتهای میکروبی آموزش ندیدهاند اما داروسازها در این زمینه آموزش دیدهاند؛ هر چند آموزششان آنقدر کافی و کامل نبوده که با تکنولوژی روز همراه شوند.
پس این همه شرکت و کارخانه تولید لوازم آرایشی، بهداشتی با چه پشتوانه علمی مشغول فعالیت هستند؟
تمام کسانی که در ایران وارد این فضا شدهاند، از روشهای خودآموزشی استفاده میکنند یا مکمل تحصیلشان، دورههایی را در کشورهای مختلف دیدهاند؛ حالا یا خودشان یا از طرف شرکتهای متبوعشان رفتهاند و در دورههای دانشگاههای خارجی شرکت کردهاند چون متاسفانه دوره واقعی و جامعی در ایران وجود ندارد. البته اخیرا انجمن آرایشی، بهداشتی دورههایی را برگزار میکند اما به نظرم هدف اصلی این دورهها بیشتر بیزنسی است تا آموزشی؛ یعنی هدف این است که متخصصان و داروسازان را وارد فضای تولید بدون کارخانه کنند و یک جور سیاست رونق دادن به صنعت است. در حالی که برای آموزش واقعی باید دانشگاهها با همکاری صنعت وارد این کار شوند.
در دانــشــگاههــــای خـــارجـی چه رشتهها و دروسی برای ورود افراد به صنعت آرایشی، بهداشتی وجود دارد؟
این رشته در دنیا معمولا دو مقطع لیسانس و فوقلیسانس دارد و دروس آن عبارتند از: شناخت مواد اولیه آرایشی، بهداشتی، تستهای پایداری و میکروبی، شناخت شویندهها، ساخت انواع امولسیونها و کرمها و… حتی در بعضی از کشورها گرایــــشهایی وجــــود دارد که دانـــشجو میتواند بعد از گذراندن دوره لیسانس آرایشی، بهداشتی اگر به مدیریت و مارکتینگ در این حوزه تمایل داشته باشد، وارد کورسهای مخصوص شود. اگر تمایلش به فرمولاسیون یا پیشرفته شدن در بخش تستها باشد، به آن قسمت هدایت میشود و در کل کورسهای تخصصیتر هم در این زمینه وجود دارد.
به نظر شما، فقر آموزشی در زمینه آرایشی، بهداشتی باعث کاهش کیفیت محصولات نهایی ایرانی نـــسبــت به مـــحصولات خارجی شده است؟
اگرچه در این حوزه فقر آموزشی داریم اما در سالهای اخیر حرکت خودجوش خیلی از داروسازان و شیمیستهای ما این صنعت را واقعا تکان داده است. من هر سال در نمایشگاه کازماپروف که یکی بزرگترین و مهمترین رویدادهای تجاری صنعت آرایشی، بهداشتی جهان است، شرکت میکنم. این نمایشگاه هر سال در امریکا، در بولونیای ایتالیا و در هنگکنگ برگزار میشود. سال پیش در هر سه نمایشگاه شرکت کردم تا ببینم چه نقاط قوت و ضعفی دارند. طبق مشاهدات و به باور من، فضای داخلی صنعت ایران در حال حاضر از کشوری مثل امریکا بهتر، پویاتر و فعالتر است. تکاپویی که در صنعت از سالهای 1395-1396 بهعلت اقتصاد مقاومتی و ممنوعیت واردات پیدا شد، هم نکات مثبت داشت و هم منفی. بخش مثبتش این بود که صنعت مجبور شد بهدلیل ممنوعیت واردات کالاهای خارجی، انواع پروداکتهای حوزه آرایشی، بهداشتی را تولید کند. بخش منفیاش هم این بود که مثل تمام عرصههایی که انحصاری میشوند، این ممنوعیت در سالهای اول روی کیفیت محصولات تاثیر گذاشت و تولـــیـدکنـــنـدهها تولید مـــحــصولات بیکیفیت را شروع کردند چون بازار خالی بود و رقابتی وجود نداشت اما در یکی، دو سال اخیر بهدلیل عرضه گسترده محصولات بهوسیله شرکتهای مختلف، فضای رقابتی شکل گرفته و شرکتها به این فکر افتادهاند که باید محصولاتشان بیشتر منطبق با تکنولوژی و باکیفیتتر باشد. در نتیجه صنعت ما الان خیلی پویاتر از مثلا امریکاست چون این کشور اقتصاد بازی دارد و بیشتر مردم تمایل دارند کالاهای اسپانیایی، ایتالیایی و فرانسوی مصرف کنند و این مساله باعث شده بود در نمایشگاهی که من رفتم، برندهای امریکایی بسیار کمرنگتر از اروپاییها ظاهر شده باشند. در ایران اما برندهای داخلی بهدلیل ممنوعیت واردات محصولات خارجی، مجبور به رقابت با یـکدیـگر و ارتقای کیفیت شدهاند. هر چند از نظر تکنولوژی قطعا آنها برترند اما این تکامل و پویایی که امروز در صنعت آرایشی، بهداشتی ایران میبینم، در امریکا ندیدم و فکر میکنم صنعت ما در حال تکامل است و به سمت و سوی خوبی میرود.