سن آرایش یکی از دغدغههای همیشگی و پررنگ والدین در همه دنیاست. بخش مهمی از این دغدغه به این مساله برمیگردد که والدین بر این باور هستند که مواد موجود در لوازم آرایش به سلامت کودکان و نوجوانان آسیب میزند. محافظت از آنها در برابر آسیبهای زودتر از موقع بالغ شدن هم دغدغه دیگر والدین است چراکه بیشتر آنها بر این باورند که فرصت برای آرایش زیاد است و بهتر است بچهها تا میتوانند بچگی کنند. دلایل عرفی و شرعی هم از جمله دیگر دلایل برای منع کودکان و نوجوانان از آرایش است. در دنیای امروز برندهای آرایشی و حتی قانونگذاران و دستگاههای نظارتی هم درگیر پاسخ این پرسش هستند. البته همه اینها در فرهنگها و نسلهای مختلف تفاوت دارد. در این گزارش سراغ جامعهشناسان، روانشناسان و روانپزشکان رفتیم تا ببینیم چه نظری درباره سن آرایش دارند.
قبل از اینکه درک شویم، دیده میشویم
افسانه صادقی، جامعهشناس و مدیر موسسه فرهنگی هنری نقطه سرخط که تجربیات قابلتوجهی در کار با کودکان و نوجوانان دارد، در پاسخ به این سوال که آیا آرایش کردن تعریف سنی دارد، میگوید: «جوامع امروز تغییرات اجتماعی و رشد فرهنگ مصرفی فزایندهای را تجربه میکنند و بدن از اهمیت زیادی برخوردار شده است.
یکی از مسائل مطرحشده در این حوزه، آرایش صورت است که امروزه در بین دختران جوان عمومیت و رواج زیادی یافته است. پایین آمدن سن آرایش و ارتباط آرایش با مسائل اجتماعی موضوعی قابلبحث است اما آنچه در اولویت قرار میگیرد، مسئله سن است. برای پرداختن به این موضوع باید به زمینههای فرهنگی و اجتماعی در معنای خُرد آن نیز توجه کرد اما اگر بخواهیم به طور کلی بگوییم، به لحاظ استاندار این پدیده امری است که به تعریف در حوزه سنی نیاز دارد.» این جامعهشناس ادامه میدهد: «ما قبل از اینکه درک شویم، دیده میشویم. این عبارت به آن معناست که شروع هر ارتباطی، مخصوصا ارتباطات انسانی، از مشاهده صورت آغاز میشود. گرایش کودک به آرایش بیشتر بازخورد برخوردی است که از محیط زندگی و خانواده دریافت میکند. ظاهر چیزی است که از کودکی به واسطه والدین برای کودک معنا و درک میشود. در نتیجه میتوان گفت این استانداردی است که خوب است در هر خانوادهای برای سن آرایش مطرح و تعریف شود.» او بر این باور است که نمیتوان سن مناسب برای شروع آرایش را دقیق تعیین کرد: «فکر میکنم به چنین پرسشی نمیتوان جواب مشخص و معلومی داد زیرا عوامل بسیاری چون عوامل فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی در این خصوص دخیل هستند. آنچه میتوان در این باره بیان کرد، رسیدن به مرحلهای از پذیرش خود، بلوغ فکری و هویت فردی است. همچنین این نکته را باید در نظر گرفت که گرایش به آرایش میتواند از یک کنجکاوی کودکانه شروع شود و حتی میتوان آن را مرحلهای از رشد در نظر گرفت. شاید گاهی باید عقاید و نظرهایمان را تا زمانی که فرزندمان به مرحلهای از پذیرش گفتگوهای ما در این خصوص برسد، نگه داریم زیرا هر خانوادهای درباره این گونه مسائل باورهایی دارد که لزوما صحیح نیست بنابراین کنترل درونی والدین بسیار کمککننده خواهد بود.»
صادقی در پاسخ به اینکه آیا سن آرایش در جوامع مختلف فرق میکند، میگوید: «عوامل فرهنگی مختلفی در رواج آرایش در دوران ما مؤثر بوده است. اصولاً در فرهنگ جهانشمول امروزی زیبایی و جوانی به نحوی وسواسگونه مورد ستایش قرار میگیرد و ایدهآل شمرده میشود. تقریباً تمام رسانههای مدرن از قبیل سینما، تلویزیون، نشریات و وجه رسانهای صنایع و کسب و کارها یعنی تبلیغات، در راستای ایدهآلسازی جوانی و زیبایی فعالیت میکنند. فرایند جهانی شدن به موازات سایر تأثیرات خود باعث خلق الگوها و مدلهای یکسان زیبایی و جوانی در سراسر جهان شده است. آرایش نیز بهعنوان پدیده اجتماعی مختص جامعه خاصی نیست؛ مثلا شهر تهران، بهعنوان کلانشهری که در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و است، در دهههای اخیر دستخوش دگرگونیهای ارزشی و رفتاری شده است. گسترش رسانههای گروهی و تبلیغات برنامهریزیشده وسیع، این تغییرات را تسریع کردهاند. کرونباخ، در طبقهبندی نیازها، «نیاز به تأیید و تحسین همگنان» را مطرح میکند. آرایش نیز نیازی است که در فرد با توجه به شرایط اجتماعی رشد میکند بنابراین اگر بر مبنای گرایش به زیبایی نیز به این پدیده بنگریم، با توجه به نظام سرمایهداری و میزان مصرفگرایی نمیتوانیم با اطمینان بگوییم در حال حاضر و در قرن بیست و یک برای صنعت آرایش استاندارد سنی و رفتاری ثابت و مشخصی در نظر گرفته شده است.»
از این جامعهشناس که تجربه کار با کودکان و نوجوانان دارد، پرسیدیم جنسیت در میل به آرایش کردن چقدر موثر است و چرا دختر بچهها به لوازم آرایش و آرایش کردن بیشتر از پسرها علاقه نشان میدهند. او دلایل را اینگونه شرح داد: «دلیلی که میتوان برای این امر برشمرد، ممکن است کنجکاوی ذاتی کودک برای کشف دنیای اطراف خود باشد. حال سوال این است که چنین چیزی طبیعی است، بله، این کنجکاوی کاملا طبیعی است و جزو مراحل رشد محسوب میشود. این گرایش به خصوص در کودکی به جنس دختر خلاصه نمیشود زیرا رفتار کودک در کودکی در درجه اول برمبنای تقلید است. در نتیجه فرزند پسر نیز این گرایش را در خود دارد اما اگر بخواهیم برحسب نگاه آماری و فراوانی صحبت کنیم، در دختران این گرایش چشمگیرتر است. از عوامل دیگری که میتوان در این باره مطرح کرد، القای بیش از حد فرهنگ خانواده بر ضرورت زیبایی و تاکید بیشتر بر ارزشگذاری فردی به زیبایی نسبت به ارزشهای اخلاقی است.» او در ادامه درباره تاثیر طبقات اجتماعی مختلف بر سن آرایش افزود: «برخلاف تصور، بین طبقه اجتماعی و آرایش ارتباط معنادار اما به شکل معکوس وجود دارد. به این معنی که هر چه افراد در دهکهای پایینتر جامعه باشند، گرایش به استفاده از محصولات آرایشی در آنان بیشتر است و میان طبقات اجتماعی همراه با رفاه بیشتر گرایش به محصولات آرایشی کمتر. در اینجا نیازمند یک تعریف عملیاتی هستیم؛ به این معنی که مقصود از محصولات آرایشی صرفا استفاده مکرر از رژ لب، ریمل، سایه، کرمپودر است نه محصولات متنوع پوست و مو. برای بررسی علل این مسئله میتوان به مسئله محرومیت فرهنگی هم اشاره کرد. میتوانم تصور کنم که سخنانم برای برخی آزاردهنده و حتی با قضاوت ارزشی همراه باشد اما معتقدم در حوزه علم باید با واقعبینی به جهان پیرامون بنگریم و با مسائل اجتماعی به شیوهای حقیقی روبرو شویم.» این جامعهشناس ادامه میدهد: «محرومیت فرهنگی یک نظریه در جامعهشناسی است که در آن فرد دارای استانداردها، ارزشها، مهارتها و دانش پایینتری است. بر اساس این نظریه، افراد در طبقات اجتماعی پایین از برخی محرومیتها رنج میبرند و در نتیجه فاصله بین طبقات بیشتر میشود؛ مثلا در آموزش و پرورش، دانشآموزان طبقه پایین از محرومیت فرهنگی رنج میبرند زیرا والدین آنها از نظر اقتصادی نمیتوانند امکان حضور فرزندشان را در مدارس با امکانات علمی و رفاهی بیشتر فراهم کنند. به این مسئله واقعبینانه بیندیشیم که فضای آموزشی چه میزان از امکانات را در مدارس دولتی فراهم میآورد؟ یک نکته را در نظر بگیریم، نداشتن امکان مشارکت در برنامههای فرهنگی جامعه بهدلیل عواملی مانند محرومیت اقتصادی، شرایط نامناسب زندگی یا تبعیض است که نمیتوان آن را نادیده انگاشت. براساس تجربه زیستهام در همکاری با پروژهای برای بخش مددکاری سازمان یونیسف و بارها پژوهش و سنجش درباره یک مساله، آنچه بیش از اندازه در طبقات و مناطق محروم شهر تهران مشاهده کردیم، وجود نداشتن پدیدههای محرک فرهنگی در محیط زندگی بود. مقصود از پدیدههای محرک فرهنگی در اینجا، فراهم بودن محیطهای فرهنگی و آموزشی در حوزههای مهارتآموزی در بخشهای شناخت و آگاهی فردی و توانمندیهای فرد در جهت ارتقای سطح اجتماعی و اقتصادی خود است. معمولا اندک افرادی فقط با علاقهمندیهای فردی به این مباحث گرایش پیدا میکنند اما ما از یک جامعه بزرگ صحبت میکنیم نه گروهی کوچک که بیتردید برای ارتقای سطح فردی و اجتماعیاش در تلاش است.»
آرایش میکنند تا جزو آدمبزرگها حساب شوند
زهره میرعابدینی، دکترای روانشناسی عمومی و متخصص زوجدرمانی و سکستراپیست میگوید: «به نظر میرسد نوجوانها به دو دلیل اصلی رفتار آرایش کردن را شروع میکنند؛ دلیل اول میتواند تمایل به بزرگسال نشان دادن خودشان باشد چون بچهها مخصوصا در سالهای آخر دوره کودکی تمایل دارند نشان بدهند که بزرگ هستند و به عنوان یک بزرگسال دیده و شناخته شوند. از همین رو دست به رفتارهایی میزنند که مختص بزرگسالان است؛ مثل آرایش کردن که از کودکی به آنها گفته شده مخصوص بزرگسالان است. انجام رفتاری که مختص بزرگسالان است، احساس بزرگ بودن را در کودک تقویت و او را متمایل میکند که این رفتار را نشان بدهد. انگیزه بعدی که احتمالا بعد از انگیزه اول میآید، این است که بچه میخواهد سعی کند شبیه بزرگسال رفتار کند و این مسئله برایش پیش میآید که کدام جنس و کدام بزرگسال باشد بنابراین سعی میکند بهعنوان یک رفتار جنسیتی به سمت نوع و سبک آرایش خاصی که به احتمال زیاد مرتبط و نشاندهنده جنس موافق است، گرایش پیدا کند. پس به نظر میرسد آرایش کردن یک رفتار جنسی نیست، بیشتر مرتبط با نقش جنسیتی است.»
او درباره ارتباط بین آرایش و جنسیت میگوید: «آرایش کردن به جنسیت ربط دارد. هر شخصی با توجه به نقش جنسیتی که انتخاب میکند، رفتارهای آرایشی متفاوتی برای خود برمیگزیند و انجام میدهد. پس قطعا آرایش به جنسیت مرتبط است.»
میرعابدینی درباره اینکه آیا آرایش مخصوصا در نوجوانها انتقال یک پیام جنسی را به همراه دارد، میگوید: «مخصوصا در نوجوانها و در سنین بالاتر همیشه آرایش کردن انتقال یک پیام جنسی را همراه خود دارد؛ یعنی شخص میخواهد نشان دهد من در جنسیتی که دارم، زن یا مرد، جذاب و دیدنی و خواستنی هستم. پس قطعا نوعی پیام جنسی و سکشوال در آن وجود دارد.»
این سکستراپیست در مورد تحقیقات جهانی درباره سن آرایش و اینکه اصولا این مساله دغدغه روانشناسان است یا نه، میگوید: «در این زمینه مطالعاتی در کشورهای غربی انجام شده است. نتایج مطالعهای در سال ۲۰۲۳ نشان میدهد ۸۰ درصد بچهها از ۸ تا ۱۱ سالگی تجربه شروع آرایش کردن را دارند. پس به نظر میرسد که هم سن شروع آرایش نسبت به گذشته پایین آمده و هم اینکه این موضوع دغدغه گروهی از روانشناسان و روانپزشکان است.»
او درباره آرایش خردسالان اضافه میکند: «کودکان زیر چهار سال هم به لاک و رژ لب و مواد آرایشی رنگی علاقه نشان میدهند چون بچهها در این سنین رفتارهای بزرگسالانه را تقلید میکنند. حتما شما هم در اطرافتان بچههایی را دیدهاید که دوست دارند کفش پاشنه بلند بپوشند یا دیگر رفتارهای بزرگترها را تقلید کنند. باید دقت کنیم این رفتارها به خودی خود بد و اشتباه محسوب نمیشوند و والدین نباید سرکوبگرانه با آنها برخورد کنند چون هر رفتاری که در بچه سرکوب میشود، تبعات بدی در آینده او خواهد داشت. بهتر است والدین این رفتارها را ندید بگیرند که بچه بفهمد از این طریق نمیتواند جلبتوجه کند. بهتر است لوازم آرایش در دسترس کودک نگذارند که توجهش به آنها جلب نشود. اگر والدین خیلی روی این موضوع حساس هستند، بهتر است که خودشان این رفتار را جلوی بچه انجام ندهند.»
کمبود توجه والدین؛ آرایش اغراقآمیز نوجوان
مریم راهور، کارشناس ارشد جامعهشناسی که از سال ۱۳۹۵ در حوزه کاهش آسیب اجتماعی نوجوانان به طور مشخص با نوجوانان دختر کار کرده، درباره سن آرایش میگوید: «آرایش کردن تعریف سنی دارد. یک دلیل مهم آن موادی است که در لوازم آرایش استفاده میشود و میتواند به پوست کودکان و نوجوانان آسیب بزند. بخش دیگر این موضوع به مسائل فرهنگی و اجتماعی برمیگردد که البته با توجه به تغییرات فرهنگی جامعه آن هم تغییر میکند؛ مثلا نمیتوانیم تعریفی که سی سال پیش از شکل نوجوانی کردن آدمها و رفتارها و عادتهایشان داشتیم، امروز هم داشته باشیم اما امروز در تقسیمبندی پیش از جوانی دو دسته کودک و نوجوان داریم. ما نوجوانی را بازه سنی ۱۰ تا ۱۹ سال میدانیم. معمولا از ۱۰ سالگی به بعد کنجکاویها درباره آرایش و آرایش کردن بیشتر از آنچه در دوران کودکی وجود دارد، بهطور مشخص در دخترها رخ میدهد. آنها در این سن تقلید آنچه بزرگترها انجام میدهند شروع میکنند و سعی میکنند در جامعه دیده شوند. تجربه من میگوید ۱۰ سالگی برای آرایش زود است بهدلیل اینکه هنوز بچه در سن دبستان است و زمانی که شروع به آرایش میکند، یعنی میخواهد خودش را در نقش جدیدی ببرد که از نظر ذهنی برای پذیرش آن آماده نیست بنابراین ریسک آسیبپذیری را بالا میبرد و در معرض آسیبهای بیشتری قرار میگیرد.» او ادامه میدهد: «شاید واقعا نتوان گفت سن مناسب برای آرایش کردن دقیقا چه سنی است ولی میتوان اینطور در نظر گرفت که وقتی دخترها در سال آخر مقطع متوسط اول هستند، تمایل دارند که از کودکان متفاوت دیده شوند. شاید بتوان این حق را به آنها داد و درکشان کرد که بتوانند با یکسری تغییرات در ظاهرشان با کودکان متفاوت باشند. آنها میخواهند بگویند دیگر بچه نیستند و این حق را هم دارند اما خیلی مهم است بدانند که حد و مرز این کار کجاست و اگر بیش از حد باشد، در جامعه و دید عموم چطور ارزیابی و قضاوت و دیده میشود و برچسب میخورد.»
داریم. ما نوجوانی را بازه سنی ۱۰ تا ۱۹ سال میدانیم. معمولا از ۱۰ سالگی به بعد کنجکاویها درباره آرایش و آرایش کردن بیشتر از آنچه در دوران کودکی وجود دارد، بهطور مشخص در دخترها رخ میدهد. آنها در این سن تقلید آنچه بزرگترها انجام میدهند شروع میکنند و سعی میکنند در جامعه دیده شوند. تجربه من میگوید ۱۰ سالگی برای آرایش زود است بهدلیل اینکه هنوز بچه در سن دبستان است و زمانی که شروع به آرایش میکند، یعنی میخواهد خودش را در نقش جدیدی ببرد که از نظر ذهنی برای پذیرش آن آماده نیست بنابراین ریسک آسیبپذیری را بالا میبرد و در معرض آسیبهای بیشتری قرار میگیرد.» او ادامه میدهد: «شاید واقعا نتوان گفت سن مناسب برای آرایش کردن دقیقا چه سنی است ولی میتوان اینطور در نظر گرفت که وقتی دخترها در سال آخر مقطع متوسط اول هستند، تمایل دارند که از کودکان متفاوت دیده شوند. شاید بتوان این حق را به آنها داد و درکشان کرد که بتوانند با یکسری تغییرات در ظاهرشان با کودکان متفاوت باشند. آنها میخواهند بگویند دیگر بچه نیستند و این حق را هم دارند اما خیلی مهم است بدانند که حد و مرز این کار کجاست و اگر بیش از حد باشد، در جامعه و دید عموم چطور ارزیابی و قضاوت و دیده میشود و برچسب میخورد.»
این جامعهشناس متخصص نوجوانان درباره اینکه کدام جنسیت گرایش بیشتری به آرایش دارد، میگوید: «طبیعی است که دخترها بیشتر از پسرها به آرایش با لوازم آرایش علاقهمند هستند. البته این مساله هم در الگوی اجتماعی امروز خیلی در حال تغییر است. کافی است سری به اکسپلور اینستاگرام بزنید تا ببینید که پسرها هم به آرایش کردن بیعلاقه نیستند اما درباره دخترها موضوع کاملا فرهنگی است. مادر و دیگر زنان اطرافشان آرایش میکنند و میفهمند پس آرایش کردن اعلامی است که من دیگر بزرگ هستم. معمولا هم بچهها دوست دارند زودتر بزرگ و جزو آدم بزرگها حساب شوند. دخترها هم در جامعه زنان بالغ را میبینند و این پیام را دریافت میکنند که آرایش میتواند ملاک بلوغ و بزرگی باشد.»
راهور درباره ارتباط سن آرایش با طبقه اجتماعی بر این باور است: «در گذشته سن آرایش در طبقات اجتماعی مختلف متفاوت بود. هنوز هم این تفاوت دیده میشود اما نه به شدت سابق. دلیل از بین رفتن این فاصله ورود شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک و اینستاگرام به زندگی اجتماعی است. پیش از آن تفاوت طبقاتی از جهان مختلف مشهودتر بود اما الان این شبکهها هستند که الگوها را ارائه میدهند. الان یک دختر نوجوان از دهک پایین جامعه هم یک تلفن همراه هوشمند دستش است و میبیند که دختری از طبقه اقتصادی بالاتر چطور خودش را آرایش میکند و سعی میکند خودش را تا آنجا که ممکن است، شبیه به او کند. در این بین آنچه شاید کمی متفاوت باشد، وضعیت طبقه متوسط اقتصادی است که قصه فرهنگی دارد. به نظر میرسد بر نوجوانان طبقه اقتصادی متوسط با توجه به اینکه این روزها تب نچرال و طبیعی بودن در بین این طبقه زیاد شده، ارزشهای دیگری غیر از ظاهر حاکم است و آرایش بخش اعظم و اغراقآمیز زندگیشان نیست.»
این جامعهشناس درباره ارتباط سن و شکل آرایش و خلاءهای روانی نوجوانان میگوید: «من حدود شش سال در منطقهای در جنوبغربی تهران در یک پروژه برای پیشگیری از ابتلا به ویروس HIV در بین دختران ۱۰ تا ۱۹ سال کار میکردم. چیزی که آنجا زیاد میدیدم، این بود که بچهها بهدلیل خلاءهای روانی که در طول رشدشان تجربه میکردند و کمبود محبتی که بهطور مشخص از طرف پدر و مادر، بهدلیل مشکلات اقتصادی و فرهنگی و غیره میدیدند و کمبود توجهی که والدین در طول رشد نسبت به آنها داشتند، به این سمت کشیده میشدند که بتوانند به هر قیمتی توجه بگیرند. یکی از این راهها هم آرایش اغراقآمیز بود. مدتی هم در منطقه یک تهران تدریس میکردم. در این منطقه بچهها طبیعتا از نظر مالی در رفاه بودند. آنجا هم نوجوانها آرایش میکردند و مصرف لوازم آرایش کم نبود اما آن شکل اغراقآمیز را نداشت.» او در ادامه تاکید میکند: «البته در جنوب شهر هم خانوادههایی بودند که شکل رفتاری متفاوتی با فرزندانشان داشتند و به خصوص در سه سال اول زندگی کودک به او توجه کافی نشان داده و او را در طول رشد نادیده نگرفته بودند. این بچهها هم در بزرگسالی تجربه خیلی متفاوتی در استفاده از لوازم آرایش داشتند؛ یعنی اینکه وقتی بچه در سه سال اول زندگی دیده شود و به نیازهایش پاسخ درست داده شود و بعد از آن هم در طول دوران رشد توجه کافی از سوی والدین دریافت کند، در نوجوانی کمتر به استفاده از لوازم آرایش تمایل نشان میدهد و دست کم به نیت جلب توجه منفی، آرایش نمیکند. این مورد درباره عملهای زیبایی هم صدق میکند. من هنوز با خیلی از آن بچهها در ارتباط هستم و میبینم که چقدر میزان جراحی بینی، استفاده از فیلر و بوتاکس، تزریق ژل لب و لمینیت دندان بینشان بسیار زیاد است.»
آرایش کردن یک رفتار جنسی است
ستاره محسنیفر، روانپزشک که بیش از بیست سال سابقه کار مشاوره و همکاریهایی در حوزه نوجوانان و اعتیاد با سازمان ملل دارد، درباره سن آرایش میگوید: «به نظر من آرایش سن خاصی ندارد ولی آرایش کردن بچهها، سوءرفتار محسوب میشود. سوءرفتار ترجمه واژه abuse است؛ مثلا کتک یا داد زدن سر بچهها سوءرفتار است. حتی گذاشتن عکس کودکان در شبکههای اجتماعی سوءرفتار محسوب میشود چون بچه آگاهی و درکی از این رفتار ندارد و ممکن است بعدها بهخاطر این عکسها ناراحت شود یا مشکلاتی برایش پیش بیاید. آرایش کردن کودکان هم شامل همین موارد میشود چون کودک درک واقعی و درست و آگاهانه از آرایش ندارد و مثلا نمیداند ممکن است به پوستش چه آسیبهایی بزند.» این روانپزشک با سابقه درباره سن مناسب برای شروع آرایش میگوید: «به نظرم بعد از بلوغ که فرد تا حدی آگاهی بر رفتار خود دارد، برای این کار مناسب است ولی نه اینکه قبل از آن ممنوع باشد. این سن طبیعتا در جوامع مختلف تفاوت میکند و البته من اطلاع دقیقی از آن ندارم اما به نظر میرسد در جوامع شرقی آرایش کردن از سنین پایینتر هم شروع میشود.»
محسنیفر درباره علت گرایش بیشتر دختر بچهها به لوازم آرایش و آرایش کردن نسبت به پسرها معتقد است: «طبیعتا دخترها بهدلیل همانندسازی (Identification) با مادر و زنانی که در دور و بر خود میبینند، گرایش بیشتری به آرایش دارند.» او همچنین درباره ارتباط آرایش و بلوغ جنسی میگوید: «ارتباط معناداری نمیتوان بیان کرد چون یافتن ارتباط معنادار فقط با انجام مطالعه امکانپذیر است و من مطالعهای در این زمینه نمیشناسم اما به نظر میرسد برای دختران آرایش و زیباتر کردن خود در دوران بلوغ اهمیت بیشتری پیدا میکند. مخصوصا که در دوران بلوغ، معمولا نوجوانان نسبت به ظاهرشان سختگیر هستند و به خود عیب و ایراد میگیرند و آرایش برای پوشاندن ایرادهای ذهنی (یا واقعی) برایشان اهمیت پیدا میکند.» او همچنین اضافه میکند: «اگر منظور از رفتار جنسی، جذب جنس مخالف است، باید بگوییم آرایش کردن نوعی رفتار جنسی است.» محسنیفر در پایان تاکید میکند: «در کار ما بهعنوان روانپزشک و مشاور، آرایش به خودی خود اهمیتی ندارد، راضی نبودن از ظاهر یا اندام نکته مهم است و غیرمستقیم میتوان آن را به آرایش ربط داد».